کمبود انرژی و برق در کشور تأثیرات قابلتوجهی بر بخشهای مختلف از جمله کشاورزی گذاشته و با وجود پرداخت هزینهها و ایجاد زیرساخت توسط کشاورزان، محدودیتهای اعمال شده از سوی وزارت نیرو، چالشهای جدی برای بهرهبرداری از منابع آبی و تولید غذا به ویژه در خراسان رضوی ایجاد شده که میتواند در آینده بحرانهای جدی در حوزه امنیت غذایی ایجاد کند.
عضو شوراى مركزى خانه كشاورز ایران در گفتوگو با خبرنگار ما ضمن تأکید بر زیانهای بخش کشاورزی استان از قطعیهای مکرر برق، عنوان میکند: کشور به دلایل مختلفی با کمبود انرژی و برق مواجه شده که آن را «ناترازی» نامیدهاند. بخش کشاورزی نیز تحت تأثیر این قطعی برق قرار گرفته و در عملکرد سیستمهای استحصال آب و دیگر تجهیزات مزارع و باغها دچار مشکل شده است.
طلب ۳۰۰مگاواتی کشاورزان از وزارت نیرو
غلامحسین هادیزاده میگوید: کشاورزان در خراسان رضوی ۷۴۰ مگاوات برق از توانیر خریداری و هزینه آن را پرداخت کردهاند و در کنار این موضوع، شبکههای فرعی مربوط به چاههای آب کشاورزی نیز با هزینه کشاورزان ساخته شده است؛ اما در عمل، تنها حدود ۴۳۰ مگاوات از این برق مصرف میشود؛ یعنی کشاورزان نهتنها بدهی به وزارت نیرو و توانیر ندارند؛ بلکه حدود ۳۰۰مگاوات نیز از این وزارتخانه طلبکارند.
وی با اشاره به مسئولیتی که بر دوش کشاورزان برای ساخت نیروگاههای خورشیدی گذاشته شده، میافزاید: وزارت نیرو به دلیل مشکل ناترازی، مسئولیت را به گردن کشاورزان انداخته و اعلام کرده اگر کشاورز بخواهد از برق برای استحصال آب استفاده کند، باید با هزینه خود نیروگاه خورشیدی بسازد و برق تولیدی را به شبکه برق کشور بفروشد و در نهایت برق را با تعرفه کشاورزی از وزارت نیرو دریافت کند. پرسش اصلی کشاورزان این است آیا وظیفه بخش تولید غذا و امنیت غذایی کشور این است که آب، برق و گازوئیل مورد نیاز خود را نیز تولید کند؟ بیشک پاسخ منفی است؛ چرا که هر وزارتخانه وظایف ذاتی مشخصی دارد. در سالهای گذشته وزارت نیرو به وظایف خود عمل نکرده؛ یعنی نه نیروگاههای خود را بهروزرسانی کرده و نه در ایجاد نیروگاههای جدید سرمایهگذاری انجام داده و موجب شده بخش کشاورزی نیز مانند صنعت و سایر بخشها از این وضعیت آسیب ببیند.
یانهای ایجاد نیروگاههای کوچکمقیاس خورشیدی
سرپرست خانه کشاورز خراسان رضوی به نبود مطالعات در زمینه ایجاد نیروگاههای خورشیدی توسط کشاورزان میپردازد و تصریح میکند: نیروگاههای خورشیدی باید در عرصهای ایجاد شوند که آن عرصه مطالعه و شناسایی شده باشد و بالاترین میزان تشعشع نوری را دریافت کند تا بتواند خروجی درستی داشته باشد؛ اما در حال حاضر آنچه ما در سطح استان برای پیادهسازی میبینیم، انجام کار بدون مطالعه است و از تجهیزاتی استفاده میشود که نسل به روز نیروگاهها نیست و فقط نیروگاههای چینی هستند که شاید نسل دوم نیروگاههای خورشیدی باشند. بازدهی این پنلها در بهترین شرایط یعنی وجود هوای تمیز و تابش ایدهآل حدود ۲۱ درصد است در حالی که پنلهای نسل ۳ و ۴ با بازدهی بسیار بالاتر نیز وجود دارند.
هادیزاده به توضیح هزینههایی که بر دوش کشاورز است، میپردازد و عنوان میکند: اکنون توپ در زمین کشاورز قرار گرفته؛ کشاورزی که برق را خریداری کرده، شبکههای لازم برای برقی کردن چاه را به وجود آورده و حالا ملزم شده نیروگاهی در زمین کشاورزی خود ایجاد کند. برای ساخت هر کیلووات نیروگاه خورشیدی، کشاورز باید حدود ۳۰ میلیون تومان سرمایهگذاری کند؛ به عبارتی برای ساخت یک نیروگاه ۶۰ کیلوواتی، نیاز به بودجهای بیش از یکمیلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان است.
وی میگوید: چاههای کشاورزی بسته به عمق و تجهیزات نیاز به ۶۰ تا ۱۵۰ کیلووات نیرو دارند. حتی اگر مصرف دائمی این میزان نباشد، در لحظه شروع به کار (به دلیل ضربه اولیه برای راهاندازی پمپ) ممکن است نیاز به نیرویی دو برابر باشد؛ به طور مثال برای پمپ ۶۰ کیلوواتی در لحظه شروع تا ۱۲۰کیلووات برق نیاز است. بنابراین نیروگاه باید براساس بیشترین نیاز طراحی شود. نگهداری از این نیروگاهها نیازمند دانش و تجربه است که بیشتر کشاورزان از آن بیبهره هستند. پنلها باید مرتب شستوشو شده تا بازدهی آنها حفظ شود. از طرفی، برق تولیدی باید وارد شبکه شود که مستلزم ایجاد شبکههای فرعی است. هزینه این شبکهها و نگهداری با چه کسی خواهد بود؟ آیا ایجاد شبکههای فراوان مقرونبهصرفه است؟
ورود کشاورزان به تولید برق معنا ندارد
سرپرست خانه کشاورز خراسان رضوی به تماموقت نبودن این نیروگاهها اشاره میکند و میافزاید: اصولاً این نوع نیروگاهها فقط در روز آفتابی تولید دارند و تماموقت نیستند و نیروگاههای خورشیدی تنها در روز و در شرایط تابش کار میکنند. برای تأمین برق در شب، نیاز به نیروگاه بادی نیز وجود دارد. دکلهای بادی شرکت مپنا که با همین تکنولوژی نسبتاً قدیمی ساخته میشوند، میتوانند ۳ تا ۵ مگاوات برق تولید کنند؛ اما پرسش اینجاست که چرا کشاورز یا صنعتگر باید وارد حوزهای شود که تخصصی در آن ندارد؟ آن هم در حالی که از وزارت نیرو طلبکارند و شبکههای برق چاهشان را نیز خودشان ایجاد کردهاند.
هادیزاده سیاستهای سختگیرانه وزارت نیرو را از دیگر دلایل زیان به بخش کشاورزی میداند و ادامه میدهد: وزارت نیرو سختگیرانهترین سیاستها را در خصوص برق چاههای کشاورزی اعمال کرده و حداکثر ۴ هزار و ۱۰۰ ساعت در سال اجازه بهرهبرداری داده؛ یعنی اگر برق وجود داشته باشد، کشاورز میتواند ۳هزار و ۹۰۰ تا ۴ هزار و ۱۰۰ ساعت طبق کنتور هوشمند و کارت شارژی که از سوی امور آب هر شهرستان ارائه میشود، آب برداشت کند. در نتیجه با این محدودیتهای شدید، کشاورز نه اجازه بهرهبرداری دارد و نه برق مورد نیاز را دریافت میکند؛ اما باید هزینه بالایی را هم برای تولید برق بپردازد.
وی به مشکلات دیگری که در مسیر ایجاد نیروگاههای کوچکمقیاس وجود دارد، اشاره و تأکید میکند: در هر چاه عمیق ۵ تا ۱۵ شریک وجود دارد که همسو نیستند یا توان مالی لازم را ندارند. همچنین این نیروگاهها باید در اراضی کشاورزی درجه یک ایجاد شوند که به جای تولید غذا، زیر پنلهای خورشیدی قرار میگیرند و از انتفاع خارج میشوند. اگر فرض کنیم در کنار هر چاه عمیقی تعداد زیادی پنل خورشیدی برای یک مقطع زمانی ایجاد شود، ممکن است در آینده با رفع تحریمها و وارد مدار شدن یک نیروگاه اتمی که میتواند تمام برق کشور را تأمین کند، مواجه شویم. بنابراین تکلیف اینگونه سرمایهگذاریهای مردم، کشور و زمینهای مرغوب برای کشاورزی که زیر پنلهای خورشیدی قرار دارند، چه میشود؟ این برخلاف توسعه پایدار بوده ضمن آنکه عمر مفید این نیروگاهها ۱۰تا ۱۵ سال است و پس از آن یا باید بار دیگر برای ادامه کار، سرمایهگذاری صورت بگیرد یا باقیمانده این نیروگاهها به حال خود رها شوند
ضرورت وجود اراده برای حل مشکلات بخش کشاورزی استان
عضو شوراى مركزى خانه كشاورز ایران میگوید: نیروگاههای کوچکمقیاس توجیه اقتصادی ندارند. در دنیا نیز کشورهای زیادی در ساخت این نوع نیروگاهها شکست خوردهاند و باید گفت نیروگاههایی با ظرفیت بالاتر (۳ تا ۵ مگاوات) ارزش ایجاد شبکه و بهرهبرداری را دارند. پیشنهاد ما ساد است: وزارت نیرو و وزارت کشاورزی با همکاری سازمان مرکزی تعاون روستایی کشور، پنلهای خورشیدی و بادی را در نقاطی که در گذشته کارشناسی شدهاند و بهترین بهرهوری را دارند، نصب کنند و تعاونیهای کشاورزی که بیش از ۸۵ درصد کشاورزان عضو این تعاونیها هستند، به روش سهامداری به مدیریت پروژهها بپردازند.
هادیزاده راهکار سریع ساخت نیروگاههای بزرگمقیاس خورشیدی در استان را استفاده از ظرفیت شرکتهای سهامی زراعی اعلام و عنوان میکند: این شرکتها هم سهامدار دارند و هم چاههای فراوان و توانایی ساخت نیروگاههای بزرگمقیاس را دارا هستند. ایجاد چنین نیروگاههایی در استان برای اینکه فشار کمتری به کشاورزان خرد بیاید ممکن است، به شرطی که اراده لازم وجود داشته باشد.
اما و اگرهای بورس انرژی
وی ادامه میدهد: به نظر ما ناترازی در تولید برق یك واقعیت قطعی نیست؛ زیرا اگر همین امروز نگاهی به بورس سبز انرژى بیندازید، خواهید دید چند صد هزار كیلووات یا مگاوات برق حاضر و آماده براى فروش وجود دارد. این برق از كجا آمده یا چه كسى تولید كرده است؟ كافی است كد بورسى را از طریق سایت بگیرید و از یك تا سه ماه طبق پولى كه میپردازید، برق دائم بخرید. اگر برق نیست، براى همه نیست. چرا برخى صنایع و خدمات، بیشتر از كشاورزان زحمتكش، با حمایتهایی که از آنها شد، ثروت براى خودشان تولید کردهاند و پول دارند تا از بورس انرژى برق بخرند و برایشان بازار باز است؛ اما کشاورزان که تأمین امنیت غذایی را بر عهده دارند، نه تنها از هیچ حمایتی برخوردار نیستند؛ بلکه روز به روز به دلایل فراوان از جمله خشکسالی، بیآبی، قطعیهای مکرر برق، نبود الگوی کشت و خرید تضمینی به روزگار سیاه نشستهاند؟
سرپرست خانه کشاورز خراسان رضوی در پایان ضمن تأکید بر ضرورت حمایت از بخش کشاورزی میگوید: در همه جهان، بخش كشاورزى كه امنیت غذایی كشورها را تأمین میكند، یارانه میگیرد؛ اما در کشور ما نه تنها به کشاورزان یارانه پرداخت نمیشود؛ بلکه بار یارانه دیگر بخشها را هم بر دوش میکشد. کشاورزان کرامت دارند و وظیفه و پول ندارند تا نیروگاه ایجاد كنند. نگاه به کشاورز و کشاورزی باید تغییر کند تا تأمین امنیت غذایی کشور به خطر نیفتد. چاره رفع مشکلات بخش کشاورزی در دست حاکمیت است و تا زمانی که حاکمیت این نگاه را نداشته باشد، هم کشاورزی و هم امنیت غذایی عاقبت خوبی نخواهند داشت.
منبع:روزنامه قدس خراسان