سیل

شعورسیل خیلی بیشتر از تخصص بعضی مسئولین ذیربط با موضوع روان اب ها، منابع طبیعی و آبخیز است چرا که مسیر خود را گم نمیکند.

 عمر فلات ایران که پنجاه سال نیست در دوره کربونیفر از دوران سوم زمین شناسی فلات ایران از آب خارج شده است میلیون ها سال پیش، اگر گفته آقای وزیر نیرو درست باشد در ۵۰ سال اخیر این سیل بی‌سابقه بوده است مفهوم این بیان این است که در دهه ۵۰ شمسی چنین سیلی اتفاق افتاده اما این حجم تخریب و آوارگی نداشته است.

 میلیون ها سال است که این مسیل ها توسط جریان طبیعی درست شده و در روند معمول جریان داشته و هیچ گونه تعدی و تجاوز ی به حریم و همسایگان نکرده است و اگر هم بوده خیلی جزئی و قابل اغماض.

 سد سازی ها با همه محاسن خوب اما سوء مدیریت موجب گردیده که روان آبهای معمول و جریان طبیعی رودخانه‌ها با عنوان حق ابه زیست محیطی رو به نقصان گذاشته و خشکی تالاب ها و رودخانه ها را با بهانه خشکسالی موجب گردد.

 شکی نیست اگر حق‌آبه زیست محیطی در همه ایام سال جاری باشد در بستر رودخانه جاده مغازه و تاسیسات عمومی نمی سازند باغ نمی گیرند و نخل نمی کارند و رودخانه جوار دروازه قرآن به جاده و پارک تبدیل نمی شود.

 وقتی جریان حق‌آبه زیست محیطی قطع می شود بی تردید هم محیط زیست خسارت می‌بیند هم مسیل این جریان آرام آرام کور می شود در نهایت اتفاقی می افتد که امروز تاوان آن را مردمی خواهند داد که به حکومت خویش و تبحر و تخصص مدیرانش اعتماد کرده‌اند

متاسفانه به خیلی جهات اثبات شده است که نه اعتماد عاقلانه بوده و نه معتمد امین و حاذق.

 تکلیف حاکمیت در برخورد آمرانه با بازوی اجرایی خود  یعنی دولت در کمترین شکل تکلیف ملی و شاید زلزله ایمانی این است که:

١- سد ها بر اساس کار کارشناسی و مصلحت ملی ساخته شود نه منافع و سود مجری.

٢- حق ابه زیست محیطی در هر شرایطی  رهاسازی شود اگر خشکسالی یک محرومیت اضطراری است نباید با قطع این حق آبه بنیادی به آن ناکامی اختیاری بیافزاییم.

۳- آب را به عنوان یک جنگ افزار دو حرفی در سیاست های کلان و یک اقتصاد بنیادی در جریان رفاه عمومی و منافع ملی تعریف نمایید.

٤- مدیریت منابع آب به معنای عام آن از توان وزارت نیرو خارج است و نیازمند تعامل عقلانی و تخصصی دستگاه‌های مرتبط بسیار و عام مردم می باشد.

٥- صیانت از آب تمرکز در مدیریت مصرف نباشد که این کار هر کانایی می‌تواند باشد بلکه دانایی برای مدیریت در تولید و حفظ واستفاده درست از آب است.
٦- اعتبارات آبخیزداری حذف نشود و یا در خوشبینانه ترین شرایط به حداقل مبدل نگردد و اگر نمی شد امروز این نعمت بزرگ در دامنه دشت های وسیع قبل از شهرها و مزارع توزیع و به جای غضب الهی تجلی رحمت خدا بود.
٧- اثبات شده است که با دعای باران، باران نمی بارد و با ترفند های معنوی سیل مدیریت نمی شود پس پرهیز شود از اینکه اعتبارات سازمان مدیریت بحران و یا آبخیزداری یک پنجم اعتبارات یک نهاد فرهنگی مذهبی نباشد.
زیرا اعتبار فرهنگی مذهبی عقبا را می سازد اما نبود اعتبار ابخیز داری و یا محدودیت اعتبار سازمان مدیریت بحران دنیا را خراب میکند اگر چنین شود ادعای دنیا مزرعه آخرت است بی معنا می گردد.
سخن آخر: بدیهی است که سیل در این حجم قابل کنترل آنی و رفع آثارش در زمان کوتاه میسر نیست اما یادمان باشد که همیشه شعار منبعث ازشعور این است که پیشگیری مقدم موثر کم هزینه تر از درمان است….
محمد حسین حلاجیان
عضو شورای مرکزی خانه کشاورز