امنیت غذایی و ایمنی غذا از واژههایی مهم و کاربردی است که امروز در اسناد توسعهای به آن پرداخته شده است و از سوی مسوولان به کار گرفته میشود. امنیت غذایی به دسترسی همه افراد یک جامعه، در تمام ادوارعمر به غذای کافی و سالم برای داشتن زندگی سالم و فعال گفته میشود و درآمد خانوار از عوامل مهم در تامین امنیت غذایی در یک نظام اجتماعی است.
امنیت غدایی زمانی تامین میشود که سرانه سبد غذایی خانواده به صورت صحیح انتخاب و تهیه شود، برای افراد خانواده به اندازه کافی و به صورت صحیح طبخ شود تا عناصر و مواد غذایی سالم و صحیح به سلولها و اندامهای بدن برسد. برای تامین امنیت غذایی در یک کشور و نظام اجتماعی باید سازمانها و نهادها با هم همکاری داشته باشند و با هماهنگی یک سازمان متولی امنیت غذایی، در تولید یا واردات مواد و محصولات غذایی، آموزش و تبلیغ و آگاهی دادن به جامعه و سیاستگذاریهای کلان اقتصادی نقش ایفا کنند. سازمان مسوول امنیت غذایی باید نسبت به نوع مواد غذایی، میزان و قیمت آنها همیشه مطلع باشد و بررسی کند که همه مردم از نظر فیزیکی به این غذا دسترسی داشته باشند و درآمدشان به قدری باشد که بتوانند این غذا را بخرند و این سازمان در صورت بروز بحران باید زنگ خطر را به صدا درآورد و اندازهگیری این امنیت را بر عهده بگیرد.
در این راستا برخی از کارشناسان این حوزه معتقد هستند برای داشتن امنیت غذایی باید کشاورزی کشور از معیشتی به اقتصادی تبدیل شود. به باور این عده شاید نخستین و مهمترین کار برای تامین امنیت غذایی تقویت دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی است. این شورا باید یک اتاق فکر از خبرگان، متخصصان و دستاندرکاران تغذیه، کشاورزی، اقتصاد، متولیان آموزش و فرهنگسازی و سایر مسوولان ذیربط به وجود آورد و وزارت جهاد کشاورزی میتواند در این مجموعه نقش متولی امنیت غذایی را ایفا کند. در همین خصوص مصاحبهای با علیقلی ایمانی دبیر خانه کشاورز گلستان داشتهایم تا نقد و بررسی بر چالشهای حوزه کشاورزی داشته باشیم.
وضعیت کشاورزی در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر کشاورز تکلیف مشخصی ندارد چون به عنوان یک تولیدکننده این شغل از توجیه اقتصادی برخوردار نیست. هر روز علاوه بر اینکه تحت تاثیر عوامل طبیعی قرار دارد، متاسفانه از سوء مدیریت نیز ضربه میخورد. سالهای سال است که کشاورزی در مناطق مختلف کشور به صورت معیشتی و سنتی انجام میشود و هر روز که جلوتر میرویم مشکلات در این حوزه بیشتر میشود. شاید بتوان خرد بودن زمینهای کشاورزی را به عنوان یکی از عوامل عدم توجیه اقتصادی این شغل برشمرد. در کشور ما بیشتر کشاورزان زمین در مساحتهای کوچک دارند که روز به روز هم در حال کوچکتر شدن است؛ این در حالی است که کشاورزی زیر ۱۰ هکتار در بیشتر مناطق از جمله گلستان به عنوان یکی از بزرگترین مراکز کشاورزی توجیه اقتصادی ندارد. اصلاحات ارضی قبل و بعد از انقلاب موجب شد تعداد بهرهبرداران بخش کشاورزی به دو برابر افزایش یابد که این امر نشاندهنده کوچکتر شدن اراضی کشاورزی است. از سوی دیگر سالانه ۲۰۰ هزارهکتار از اراضی کشاورزی به دلیل وجود قانون ارث که مهمترین عامل خردشدن اراضی کشاورزی در ایران به شمار میرود کوچک و کوچکتر میشود.
مهمترین اثر منفی کوچکتر شدن اراضی کشاورزی مساله افزایش غیرمنطقی هزینه تولید در واحد سطح است. براساس آمارها ۳۵ درصد کشاورزان کشور کمتر از یک هکتار و در مقیاس بزرگتر ۸۴ درصد کشاورزان حدود ۲/ ۴ هکتار زمین در اختیار دارند، این امر باعث شده کشاورزان به دلیل عدم صرفه استفاده از ماشینآلات به سمت استفاده از نیروی انسانی گرایش پیدا کنند و درواقع اراضی به مصارف غیرزراعی تغییر یافتهاند که این امر نتایج زیانباری را برای بخش کشاورزی ایران به دنبال داشته است.
خرد بودن اراضی کشاورزی تا حدود چهار دهه گذشته به علت عدم استفاده از ماشینآلات چندان قابل توجه نبود و مساحت اراضی کشاورزی با ابزارآلات ابتدایی تولید همخوانی داشت، اما با واردشدن ماشین در عرصه کشاورزی و به کارگیری فناوری مدرنتر، خرد بودن اراضی کشاورزی به عنوان یک عامل بازدارنده جلوهگر شد. نباید فراموش شود شاید کشاورزی در درآمد ناخالص ملی از سهم کمی برخوردار باشد اما از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چرا که در دنیا امنیت غذایی بالاتر از امنیت نظامی قرار دارد. به هر روی بسیاری از کشورها با توجه به همین مساله مشکل کشاورزی را حل کردهاند تا در تامین غذا دچار چالش نشوند و بعد از آن اولویتهای دیگر را در نظر گرفتهاند.
نگاه دولت برای رفع موانع و مشکلات کشاورزان چگونه بوده است؟
در کشور ما علاوه بر اینکه مشکلات این حوزه مرتفع نشده است، دولت مشکلات بسیاری را هم به این قشر تحمیل کرده است؛ همه این مسائل باعث شده میانگین سن کشاورزان به ۵۵ سال برسد و این یک زنگ هشدار است. در حال حاضر نسل جوان رغبتی برای انجام کار کشاورزی ندارد، چرا که این شغل توجیه اقتصادی ندارد. نمایندگان و دولتها باید نگاهشان را درباره کشاورزی تغییر دهند و با سیستمی کردن زمینه ایجاد یک فعالیت اقتصادی را فراهم سازند تا بتوانند نیاز بهرهبرداران را از رفاه حداقلی برآورده کنند. با به وجود آوردن شرکت سهامی زراعی با حفظ حقوق مالکیت میتوان کشاورزان را تجمیع کرد و در کنار آن زیرساختها نیز با حمایتهای دولت و تسهیلات بانکی در زمینه ایجاد صنایع تبدیلی مهیا شود تا اینگونه بتوانیم سودآوری کشاورزی را بالا ببریم. و به خاطر داشته باشیم با جزیرهای عمل کردن هیچگاه در زمینه کشاورزی نمیتوانیم به توجیه اقتصادی برسیم و یک زنجیره تولید ایجاد کنیم. کشورهای جهان اول نگاه ویژهای به بخش کشاورزی دارند و به این حوزه یارانه پرداخت میشود؛ اما در ایران به جای اینکه حمایت شود دولتها از کشاورزان یارانه گرفتهاند. دولت گندم را به قیمت واقعی از کشاورز خریداری نمیکند تا نان گران نشود، در حالی که قرار نیست ۴ میلیون بهرهبردار تاوان نان ۸۵ میلیون ایرانی را بدهند. اگر میخواهید به مصرفکننده کمک کنید چرا فشار را قشر کشاورز تحمل کند.
برای جلوگیری از ضررهای ناشی از موانع طبیعی بر کشاورزی چه اقداماتی انجام شده است؟
مسوولان در زمینه کشاورزی با بیبرنامگی عمل میکنند و با وجود اینکه میدانستند سال جاری خشکی در پیش دارند اقدام و برنامهای در این حوزه نداشتند. برای کشور ما بد است که ذرت را از فرانسه به قیمت ۹ هزار تومان و کاه را از ارمنستان و دیگر کشورها وارد کنیم، در صورتی که اگر برنامهریزی داشتیم میتوانستیم بسیاری از مشکلات را به حداقل برسانیم. ایران یک کشور خشک و نیمه خشک است و همیشه بحث خشکسالی وجود داشته است؛ گندم استان امسال از یک میلیون و ۴۰۰ هزارتن به زیر ۵۰۰ هزار تن رسیده است و این برای جامعه کشاورزی خسران زیادی به بار داشته است. راندمان آبی در کشور ما بسیار پایین است. اگر دنیا ۸۰ درصد راندمان آبی دارد ما هنوز به ۴۰ درصد نرسیدهایم. در مسیر آبیاری مزارع ۶۰ درصد آب در انتقال، مصرف و دیگر مسائل هدر میرود. همچنین در زمینه زیرساخت آبیاریهای مدرن انتقال آب با لوله و استفاده از آبیاریهای تحت فشار سرمایهگذاری انجام نشده تا ما امروز چالش آب را نداشته باشیم.
چه میزان در زمینه آبخوانداری سرمایهگذاری انجام شده است؟ در زمینه تزریق مصنوعی سفرههای زیرزمینی چه اقداماتی انجام دادهایم؟
این مسائل که مطرح شده به دلیل درآمدزا نبودن برای سرمایهگذاران جذابیت نداشت اما با توجه به سود سرشار سدسازی ما مافیای سدسازی را در کشور داشتهایم.
نقش مافیای سدسازی در این زمینه چیست؟
در کشور مافیای سدسازی به وجود آمد چرا که سود بسیاری برای عدهای به همراه دارد؛ سد ساخته شد اما برای کانال انتقال آب این سدها فکری نشده است. نباید آب سدها غرقابی استفاده شود بلکه باید به وسیله کانال به زمینهای کشاورزی انتقال داد تا هدررفت کمی داشته باشد. متاسفانه به پیمانکاران پول پرداخت شد و سد ساختهایم ولی آبیاری سدها با همان روش غرقابی ۱۰۰ سال پیش انجام میشود.
چرا در استان گلستان با وجود اینکه میدانیم خشکسالی است باز کشاورزان رغبت به کشت شالی دارند؟
این محصول بین دیگر محصولات کشاورزی توجیه اقتصادی بیشتری دارد و متاسفانه برای همه اینها از سوی دولت تاکنون برنامهای وجود نداشته است. به هر حال استحصال بیرویه آب سبب خواهد شد تمامی استانها دچار مشکل فرونشست زمین شوند.
چه نهادهایی در مسیر توسعه اقتصادی کشاورزی مانعتراشی میکنند؟
همه نهادها به نوعی با عمل نکردن به مسوولیت و نادیده گرفتن این قشر در مسیر توسعه کشاورزی مانعتراشی داشتهاند و جهاد کشاورزی نیز با توجه به اینکه متولی اصلی کشاورزان است نتوانسته در این زمینه سیستماتیک عمل کند، دستگاههای مرتبط را در کنار هم قرار دهد و با هماهنگی دیگر دستگاه بتواند زمینه توسعه اقتصادی کشاورزی را دنبال کند. کود، سم و بذر را استفاده میکنیم اما بهرهوری پایین است. ۳۰ درصد در کشاورزی دورریز داریم، چرا که هنوز کشاورزی به صورت سنتی انجام میشود.
دنیای اقتصاد/