وقتی کشاورزان به اشکال مختلف تشویق، ترغیب، ترویج و یا اجبار، در قالب طرح محوری خودکفایی در دانه های روغنی ناگزیر به کاشت کلزا می شوند، دولت باید قیمتی به کشاورزان پرداخت کند که زیان نکنند.
سالاری ساردونی، کشاورزکرمانی عضو شورای مرکزی خانه کشاورز که امسال 60 هکتار کلزا کاشته است می گوید: دیگر علاقه ای به کاشت این دانه روغنی ندارم زیرا کاشت آن را منطقی نمی دانم.
وی در گفتگو با خبرنگار کشاورزی آینده جهان (کاج) در مورد کاشت کلزا می گوید: کاشت این محصول، منهای بهره گیری از تناوب کشت آن با گندم، یک فعالیت تولیدی مقرون به صرفه نیست. وی در تجزیه و تحلیل کاشت، داشت، برداشت و عرضه این دانه روغنی به مراکز خرید می گوید: هزینه ها بیش از رقمی است که کشاورز در چارچوب خرید تضمینی دریافت می کند و ادامه این زیان موجب خواهد شد که سالی دیگر، با این قیمت و دردسرهای فراوان آن کسی به سمت کشت کلزا نرود. سالاری خاطر نشان می سازد: محاسبه قیمت تمام شده تولید هر کیلو از این محصول برای کارشناسان جهاد کشاورزی به سادگی امکان پذیر است و آنها می توانند دریابند که کشاورزان سودی از این فعالیت نمی برند.
سالاری می گوید: اول اینکه ریزکارنده به اندازه کافی وجود ندارد، یعنی در همان مرحله کاشت، کشاورز با مشکل مواجه است. در مراحل رشد محصول نیز، به دلیل ویژگی های این گیاه، نیاز به آب بیشتری از گندم دارد و در عین حال، سم پاشی آن به دلیل تراکم و انبوهی و ساقه های بلند پر هزینه است که اگر به بازار بی حساب و کتاب کود و سمِ ناشی از گرانی و کمبود و عدم مدیریت صحیح آن توسط شرکت خدمات کشاورزی و بازار سیاه حاکم بر آن طی یک سال اخیر به خصوص در فصل کاشت کنونی نگاه کنیم، با رقمی حداقل بالاتر از یک میلیون تومان برای هر هکتار مواجه خواهیم شد.
سالاری که خود سال جاری درگیر کشت 60 هزار کلزا بوده است می گوید: اگر در هر هکتار، یک میلیون تومان بابت بذر و یک میلیون تومان نیز ضایعات برداشت به دلیل کمباین های نادقیق منظور کنیم بر فرض که بر اساس بهترین متوسط راندمان تولید یعنی دو تن و نیم در هر هکتار برداشت کنیم رقمی حدود 500 تا 1000 تومان در هر کیلو زیان خواهیم دید.
سالاری در توضیح بیشتر قیمت تمام شده می گوید: این گیاه برای اینکه بتواند تا هنگام محصول دهی باقی بماند مدام نیاز به سم پاشی، آب دهی و سرکشی دارد، محصول هم که برداشت می شود مرکز خرید درست و حسابی ندارد و حاضر نیستند محصولی که الک نشده است را با اعمال افت منطقی تحویل بگیرند، لذا باید خود کشاورز با پرداخت هزینه کارگری بالا آن را الک کند و به مراکز خرید تحویل دهد، به عبارتی تکنولوژی لازم برای مراحل کاشت و برداشت و کاهش ضایعات به اندازه کافی وجود ندارد.
سالاری گفت: وقتی یک طرح ملی اعلام می شود می بایست اسباب و لوازم دسترسی به اهداف آن طرح نیز مهیا گردد، وگرنه طرح با دست انداز و ناهمواری مواجه و ابتر می شود.
وی یادآور شد: متاسفانه کارشناسان سازمان برنامه و بودجه، با محاسبات کاغذی – بدون ارزیابی میدانی و توجه به واقعیت مزرعه و مراحل کاشت و داشت و برداشت و نوسان قیمت نهاده ها در بازار- برای محصولات کشاورزی و کشاورزان قیمت تعیین می کنند و منطق وزارت جهاد کشاورزی را نیز نمی پذیرند، آنان آشکارا اعلام نمی کنند که مایل به واردات روغن هستند اما در عمل به این سو سمت گیری می کنند و متاسفانه نظارتی هم بر کیفیت روغن های خام وارداتی ندارند.
سالاری با ذکر مصادیقی از ملاقات های انجام شده با وزیر و مسئولان کشاورزی وقت و مدیران جهاد کشاورزی در سطح استان کرمان یادآور می شود: موانع و مشکلات کاشت کلزا پیشاپیش با آنان در میان گذاشته شده اما این گفته ها و شنیده ها و بعضا قبول آنها، خروجی معنی داری نداشته و قیمتی که اعلام می شود همچنان با واقعیت های تولیدی سنخیتی ندارد.
سالاری می گوید: تناقض اینجاست که کشاورزان نه تنها در این مورد، بلکه در موارد بسیار دیگری، برای تهیه کلیه نهاده ها و کالاهای ضروری پیش از تولید تابع قوانین بازار و نرخ تورم هستند اما هنگام فروش محصول، یک قیمت خرید تضمینی از چندین ماه قبل توسط دولت تعیین و اعلام شده که کشاورزان ناگزیرند به همان گردن بگذارند و چه بسا پولش را نیز چند ماهه دریافت کنند.
سالاری می گوید: این معادله اقتصادی به خصوص در مورد محصولات تابعه خرید تضمینی از جمله دانه های روغنی و کلزا، کشاورزی کشور را به قهقرا می برد و در موقعیت ضعیفی قرار می دهد. قیمت های خرید تضمینی در شرایط تورم بالای 15 درصد و رشد مداوم آن نمی توانند واقعی باشند. دولت خود نیز از این معادله نابرابر خبر دارد ولی حتی اگر پول کافی هم داشته باشد از انعطاف پذیری لازم برای افزایش نرخ خریدهای تضمینی، متناسب با نرخ واقعی تورم، در جهت تحقق اهداف ملی و شعار رونق و جهش تولید ندارد.
سالاری به خبرنگار کشاورزی آینده جهان (کاج) می گوید: غالب کشاورزان در تمامی نقاط کشور، قانع، متواضع و به خاطر استقلال کشور حاضر به فداکاری هستند اما برای بقا و تداوم طرح ها و تحقق اهداف ملی می بایست سیاست های اقتصادی دولت هوشمندانه و با درک عمیق از خوداتکایی دنبال شود نه شعاری و بدون توجه به تامین حداقلی سود و سرمایه و صرف منابع نیروی انسانی!