مهندس محمدرضا جمشیدی تعاونیهای تولید روستایی، یکی از انواع تشکلهای اقتصادی تولیدی در بخش کشاورزی به شمار میروند که با توجه به سابقه دیرینه همیاریهای سنتی در نظام تولید روستایی و کشاورزی کشور از قابلیت شایان توجهی برای نهادینهشدن و کسب پذیرش عمومی برخوردار هستند و تحقیقات انجام شده هم دلالت بر این موضوع دارد […]
تعاونیهای تولید روستایی، یکی از انواع تشکلهای اقتصادی تولیدی در بخش کشاورزی به شمار میروند که با توجه به سابقه دیرینه همیاریهای سنتی در نظام تولید روستایی و کشاورزی کشور از قابلیت شایان توجهی برای نهادینهشدن و کسب پذیرش عمومی برخوردار هستند و تحقیقات انجام شده هم دلالت بر این موضوع دارد که در بسیاری از موارد شرکتهای تعاونی تولید روستایی توانستهاند از طریق متشکل کردن نیروهای انسانی و ایجاد روحیه تعاون از طریق یکپارچهسازی اراضی و متمرکزکردن سرمایههای اندک روستاییان نسبت به تأمین ماشینآلات و نهادههای کشاورزی و استفاده مطلوب از امکانات موجود اقدام و در مقایسه با بهرهبرداری اطراف، به موفقیت در افزایش تولید محصول تا دو برابر و حتی بیشتر دست یابند و حتی از هزینههای تولید تا اندازه قابل توجهی بکاهند.
در جلد نخست کتاب تاریخ تمدن نوشته (ویل دورانت) به نام «مشرق زمین گاهواره تمدن» آمده است که تعاونیهای تولیدی را ایرانیها 500 سال قبل از میلاد مسیح در سرزمین پارس بنا نهادند و حتی مطالعات تاریخی نشان میدهد که ایرانیها نخستین ملتی بودند که به نظام تعاونی توجه کردهاند.
در سال 1332 اولین قانون تعاونی ایران که با الهام گرفتن از قوانین خاص دیگر کشورها تهیه شده بود بهصورت لایحه قانونی تصویب و در سال 1334 با اصلاحاتی به تصویب مجلس رسید و پایه و اساس بسیاری از تعاونیهای کشور پس از سال 1341 و با توجه به این قانون گذاشته شد.
تعاونیهای تولید در بخش کشاورزی ایران از دیرباز نقش بهسزایی در انسجام بخشیدن به فعالیتهای کشاورزی داشتند و منشأ خیر و برکتهای بسیاری در این بخش بودهاند.
اما متأسفانه در طول دو دهه گذشته و بهخصوص 4 سال گذشته اتحادیههای کشاورزی با دخالتهای دولتی دچار پریشانی و سردرگمیهای بسیاری شدهاند.
دخالت بخش دولتی در ترکیب هیأتمدیرهها با هدف اصلاح، ارتقای عملکرد و یا زورآزمایی یا یکدستکردن پهنه مدیریت مدیران دولتی در طول سالهای گذشته در عمل نه تنها استقلال این اتحادیهها را زیر سؤوال برده و به نوعی بیتوجهی به انتخاب اعضای آن اتحادیهها بوده، بلکه به عبارتی و در شرایطی که بسیاری از مقامات عالی رتبه نظام بر طبل خصوصیسازی میکوبند، برخلاف این سیاست نظام نیز نشانه گرفته شده است.
مدیران عامل اتحادیههای کشاورزی 4 سال پیش، یکبار در زمان رییس سابق سازمان تعاون روستایی به طور مستقیم و غیرمستقیم تغییر کردند و هماینک هم در دوره رییس فعلی سازمان که چندماهی بیشتر نیست سکاندار شده شاهد جابهجاییهای گسترده در این بخش هستیم.
به واقع در این فضایی که بخش دولتی ایجاد کرده سرمایهگذاری بخش خصوصی در اتحادیهها به چه امنیتی از این پس ممکن خواهد بود، در شرایطی که در هر مقطع ممکن است سکان مدیریتی سرمایهگذاران با یک فرمان یا یک اراده از دست برود.
تغییر کشاورز مدیرعامل اتحادیه مرکزی کشاورزی، رزاقی اتحادیههای تولید، باستانی اتحادیه زنبورداری، ترکاشوند و اصغری اتحادیه میهن، محمدیاری اتحادیه مرغداران گوشتی، سلطانی اتحادیه دامداران، حشمت، اتحادیه نظارت و مصطفی لو اتحادیه باغداران به فاصله چند ماه چه پیامی برای مخاطبان میتواند داشته باشد؟!
آیا گره این بخش با تغییر مدیران عامل اتحادیههای کشاورزی گشوده خواهد شد یا موارد دیگری در این عزل و نصبها و به نوعی دخالت بخش دولتی در امور تشکلهای تولیدی نهفته است که ما بیاطلاعیم.
به طور حتم گذر زمان پاسخ بسیاری از پرسشها را خواهد داد.
منبع: اقتصاد سبز